هر صدای برخورد ناشی از سقوط کارتن در محیط انبار، صرفاً به یک وقفه چندثانیهای محدود نمیشود؛ بلکه زنجیرهای از تبعات مالی، مخاطرات ایمنی و کاهش اعتماد مشتری را بهدنبال دارد. رخداد سقوط کالا عموماً نه بر اثر یک خطای بزرگ، بلکه حاصل تجمع چندین بینظمی جزئی در حوزههای پرخطر قفسهبندی انبار است: استفاده از پالتهای معیوب، فاصلهگذاری (بادخور) ناکافی، زاویه ورود نامناسب لیفتراک، یا اعمال تغییرات بدون ارزیابی مهندسی.
برای دستیابی به هدف جلوگیری از سقوط کالا در انبار، لازم است از نگرش مقطعی و واکنشی فاصله گرفته و یک سیستم یکپارچه مدیریتی طراحی شود که کلیه مراحل، از استانداردسازی ورود کالا و طراحی مهندسی قفسهها (رک) گرفته تا آموزش مبتنی بر سناریو و پایش مستند دادهمحور را پوشش دهد.
برای گسترش دانش خود، به مقاله افزایش ظرفیت انبار؛ نکات طلایی بهینهسازی فضای انبار سر بزنید.
در این مقاله، به جای ارائه توصیههای کلی، مسیرهای اجرایی و قابل ممیزی ارائه میگردد تا پدیده سقوط کالا از قفسه به رویدادی نادر و قابل پیشبینی تبدیل شود. با بررسی روشهای پیشگیرانه، از تعیین دقیق فاصله بادخور و برچسبگذاری ظرفیت مجاز هر دهانه تا نصب تورهای محافظ یا پنلهای مشبک و تعریف سرعتهای استاندارد عملیاتی، چارچوبی عملیاتی برای پیشگیری از سقوط کالا در انبار تدوین میشود که همزمان موجب ارتقای ایمنی و افزایش بهرهوری میگردد. دستاورد این رویکرد، کاهش توقفهای خط تولید، minimization ضایعات، بهبود شاخصهای HSE (بهداشت، ایمنی و محیط زیست) و ایجاد آرامش روانی برای تیمهای عملیاتی است.
دلایل سقوط کالا در انبار
ریزش بار در انبار عموماً حاصل تجمیع چندین خطای جزئی است: عدم تطابق سیستم قفسهبندی با ماهیت کالا، فقدان فاصله ایمنی (clearance) بین سطوح بارچینی، استفاده از پالتهای مستعمل، زاویه نامناسب ورود تجهیزات حمل (لیفتراک)، سرعتهای عملیاتی ناهمگون و تغییرات کنترلنشده فرآیند (Management of Change). هر یک از این عوامل به صورت منفرد ممکن است کمخطر تلقی شوند، اما تجمع آنها احتمال رخداد ریزش کالا از سازههای انبار را به طور تصاعدی افزایش میدهد.
در اینجا میتوانید اطلاعات کاملتری درباره هزینه راه اندازی سوپرمارکت در سال 1404 + نکاتی که نمیدانستید بیابید.
راهحل بهینه، تلفیقی از اصول طراحی مهندسی، انتخاب انواع سازههای فلزی ذخیرهسازی متناسب، استقرار روشهای علمی چیدمان بار، استفاده از سیستمهای مهار ثانویه (secondary containment) و اجرای برنامههای آموزشی مبتنی بر سناریوهای واقعی است. این مجموعه اقدامات—که در ادامه به صورت عملیاتی ارائه خواهد شد—باید به گونهای پیادهسازی شود که پیشگیری از ریزش کالا در انبار، از سطح توصیههای کلی فراتر رفته و به یک چارچوب سیستماتیک و قابل ممیزی تبدیل گردد.
اگر به این موضوع علاقه دارید، حتماً هزینه های پنهان قفسه فروشگاهی را بخوانید.
روشها و تکنیکهای کلیدی پیشگیری

1.طراحی مهندسی رک بر اساس LARC و نصب برچسب ظرفیت هر دهانه
مبنای استراتژیهای مهندسی جهت کاهش ریسک سقوط محموله در انبار، بر استقرار دقیق قفسهبندی منطبق بر دیاگرامهای بارگذاری مجاز (LARC) و نصب پلاکهای خوانا و بهروز حاوی اطلاعات ظرفیت بر روی هر دهانه استوار است.
تنظیم پیکربندی رکها مطابق مستندات LARC و درج شفاف پارامترهایی نظیر ارتفاع تیرها، فاصلههای مجاز و ظرفیت بار مجاز هر سلول بر روی سازه، امکان دسترسی لحظهای اپراتورها به دادههای صحیح بارگذاری را فراهم میآورد. این شفافیت اطلاعاتی، خطاهای ناشی از برآوردهای ذهنی یا بارگیریهای غیراصولی را حذف نموده و احتمال رخداد ریزش بار از قفسه را بهطور قابلتوجهی کاهش میدهد.
پایش دورهای و بهروزرسانی منظم این پلاکها و دیاگرامها، اطمینان حاصل میکند که با هرگونه تغییر در ارتفاع تیر، نوع سکو یا الگوی توزیع بار، مقادیر ظرفیت مجاز مورد بازبینی و اعتبارسنجی مجدد قرار گیرند. بدینترتیب، سیستم «اعلام ظرفیت» از یک نشانهی ایستایی صرف، به یک ابزار کنترلی پویا در چارچوب مدیریت انبار ارتقاء یافته و بهعنوان زیرساخت اساسی کلیهی پروتکلهای پیشگیری از سقوط کالا عمل مینماید. این رویکرد، راهکاری بنیادین و مؤثر است که پیش از هرگونه سرمایهگذاری در تجهیزات جانبی، ریسک را در نقطهی تصمیمگیری اولیه خنثی میسازد.
2. تعیین فاصلهی بادخور ایمن و کنترل ارتفاع مجاز چیدمان
بادخور کافی در فضای میان بالای بار و تیرِ بعدی به عنوان یک ضربهگیر الاستیک عمل نموده و تماس ناخواستهی دکل لیفتراک با سازهی قفسهبندی را به حداقل میرساند. این میانلایهی ساده، ارتعاشات لحظهای ناشی از عملیات جابهجایی را جذب کرده و مسیر جلوگیری از ریزش کالا در محیط انبار را تسهیل مینماید.
زمانی که ابعاد بادخور بر اساس اندازهی پالت، مشخصات لیفتراک و شعاع مانور تعیین گردد، احتمال خطای اپراتور در حین ورود و خروج پالت کاهش یافته و ریسک سقوط محموله از قفسه به میزان قابل توجهی تقلیل مییابد. این تنظیم دقیق، در صورت همراهی با نشانهگذاری بصری دهانهها و پایش دورهای فواصل، از نخستین نقطهی تعامل اپراتور با سازه، یک لایهی حفاظتی پایدار برای پیشگیری از ریزش کالا در انبار ایجاد میکند.
در کنار بهکارگیری بادخور استاندارد، کنترل «ارتفاع چیدمان» متناسب با ماهیت فیزیکی کالا و طراحی انبار — از پارامترهای وزن و مرکز ثقل تا ضریب شکنندگی — نقش تعیینکنندهای در جلوگیری از سقوط کالا ایفا مینماید. افزایش بیبرنامهی ارتفاع، مرکز ثقل ستون کالا را بالا برده و با اعمال کوچکترین ضربه میتواند به ریزش کالا در انبار منجر شود؛ حال آنکه همترازسازی ارتفاع هر طبقه با ظرفیت اسمی دهانه، نوع کفی قفسه و الگوی برداشت، و همچنین درج این اطلاعات بر روی بدنهی قفسه، تصمیمگیری صحیح اپراتور را در لحظهی عملیات تضمین مینماید.
ترکیب بادخور با مشخصات فنی مناسب و ارتفاع چیدمان کنترلشده، هستهی عملیاتی روشهای پیشگیری از سقوط کالا در انبار را تشکیل میدهد. نهادینهسازی این دو عامل در قالب یک روال ممیزی دورهای، احتمال ریزش کالا از قفسه را در بلندمدت به نزدیک صفر تقلیل میدهد.
3. انتخاب بهترین قفسهبندی برای جلوگیری از ریزش و سقوط کالا در انبار
قفسههای راک سنگین، بهعنوان سازههای ذخیرهسازی طراحیشده برای بارهای حجیم و پالتشده، با بهرهگیری از تیرهای با مقاومت بالا، سیستمهای مهاربندی مهندسیشده و قابلیت نصب استاپرهای انتهای پالت و پنلها یا تورهای محافظ پشتی، خط دفاعی اولیه در برابر ریزش محمولهها در محیطهای انباری محسوب میشوند. توزیع یکنواخت تنشهای وارده بر سطح کفیهای مشبک یا تختهای در این قفسهها، احتمال سقوط بار از ارتفاع را بهطور چشمگیری کاهش میدهد.
در مقابل، سیستمهای قفسهبندی ایزی راک، با توجه به انعطاف پذیری ابعادی و سازگاری با فرآیند برداشت دستی (Order Picking)، و نیز تجهیز به کفیهای قابل تعویض و نگهدارندههای جلویی، در چارچوب اصول نگهداری از سازههای فلزی، چیدمانی ایمن و پویا ایجاد میکنند که سهم بسزایی در جلوگیری از ریزش کالا دارد. برای اقلام با وزن سبک تا نیمهسنگین، قفسههای پیچ و مهرهای، به دلیل ساختار ماژولار، امکان تنظیم سریع ارتفاع، وجود لبههای ایمنی و استاپرهای سادهی انتهایی، گزینهای مقرونبهصرفه و قابل اطمینان هستند که با بهکارگیری مهاربندیهای ضد واژگونی، احتمال سقوط محموله را تقلیل میدهند.
توصیه میکنیم حتماً مقاله آموزش روش های کنترل موجودی انبار (مدرن) + 7 نکات طلایی را مطالعه کنید.
انتخاب بهینه میان این سیستمهای قفسهبندی میبایست بر اساس سه پارامتر کلیدی صورت پذیرد: مشخصات وزنی و ابعادی بار، الگوی دسترسی (جابجایی پالتمحور یا برداشت دستی) و نیاز به تجهیزات مهار ثانویه. در عمل، ترکیب سیستم قفسهبندی صحیح، همراه با رعایت فاصلههای استاندارد (بادخور)، نصب استاپر، تور یا پنل محافظ پشتی، و درج برچسب ظرفیت مجاز بر هر دهانه، مسیر قطعی برای پیشگیری از سقوط کالا در انبار است. این رویکرد، هسته اجرایی روشهای کنترل ریزش کالا محسوب میشود که با تمرکز بر کنترل نقطهای بار، سلامت ساختاری پالت، رعایت زاویه صحیح ورود تجهیزات بالابر و انجام ممیزیهای دورهای، نهتنها بهرهوری عملیاتی را ارتقا میبخشد، بلکه ریسک سقوط کالا را بهصورت پایدار به حداقل میرساند.
مطالعه بیشتر : قفسه پیچ و مهره ای چیست؟
این موضوع را بهتر بشناسید با مطالعه نکات مهم در چینش ویترین مغازه اسباب بازی فروشی.
برای کاهش ریسک سقوط کالا در انبار از طریق انتخاب دقیق سیستمهای قفسهبندی سنگین، ایزی راک یا پیچ و مهرهای و تبدیل پیشگیری از ریزش کالا به یک راهکار پایدار، با تیم تخصصی قفسه آنلاین تماس حاصل فرمایید.
برای مشاوره تخصصی و استعلام قیمت قفسه انباری با شماره 02191095542 در ارتباط باشید.
برای گسترش دانش خود، مقاله ادرس کارخانه قفسه فلزی را مطالعه کنید.

4. انتخاب کفی مناسب (مش/چوبی/تسمهای) برای توزیع یکنواخت بار
کفیهای مشبک فولادی در شرایطی بهینه عملکرد دارند که بارگذاری به صورت یکنواخت و بر روی پالتهای استاندارد صورت پذیرد. این سازهها با توزیع تنشهای وارده در سطح شبکه، موجب بهبود تهویه و قابلیت رؤیت برای بازرسی میگردند و همچنین از پایداری ساختاری بالاتری در مواجهه با عوامل مخاطرهآمیزی چون حریق یا رطوبت برخوردارند. در مقابل، برای اقلام آسیبپذیر و شکننده، کفیهای چوبی به دلیل خاصیت میرایی ضربه و ضریب اصطکاک سطحی بالاتر، حرکت ناگهانی بار را کاهش داده و احتمال ریزش محموله از قفسه را تقلیل میدهند.
در کاربردهای تخصصی نظیر بارهای طویل، ناهمگن یا با الگوی بارگذاری متمرکز و نقطهای، کفیهای تسمهای با طراحی مهندسیشده، نیروهای تماس را یکنواخت پخش نموده و کانونهای تمرکز فشار را حذف میکنند تا از ریزش کالا در محیط انبار به شکلی پایدار جلوگیری به عمل آید. هدف غایی هر سه سیستم، توزیع مؤثر تنش و حذف فرورفتگیهای بالقوه خطرساز است، به نحوی که حتی در برابر شوکهای جزیی نیز، مسیر پیشگیری از سقوط کالا در انبار تداوم یابد.
برای دستیابی به نتیجهای حرفهای، لازم است انتخاب نوع کفی با ظرفیت مجاز هر دهانه و همچنین ظرفیت خطی مجاز قفسه (LARC) همخوانی داشته باشد. ضخامت یا گیج مناسب بر اساس وزن واقعی بار و الگوی تناوب برداشت تعیین گردد و اتصالات با گشتاور استاندارد سفت شوند. اجرای یک برنامه بازرسی دورهای برای پایش عیوبی همچون خمش، ترک، خوردگی یا لقی، همراه با تعویض بهموقع اجزای فرسوده، لبههای نگهدارنده و مهارکنندههای انتهایی (بکاستاپ)، لایه حفاظتی ثانویهای در برابر سقوط کالا از قفسه ایجاد مینماید.
هنگامی که این ملاحظات فنی با رعایت «فاصله ایمنی از دیوار» (بادخور ایمن) و برچسبگذاری ظرفیت هر طبقه تلفیق گردد، پیشگیری از سقوط کالا در انبار از یک توصیه عملیاتی به یک رویه نهادینهشده تبدیل میشود و شاخصهای مرتبط با جلوگیری از سقوط کالا در انبار در چارچوب ممیزیهای ادواری، بهبودی قابل اندازهگیری خواهند یافت.
5. نصب استاپ پشتپالت و بکاستاپ در راهروهای پرتردد
استاپها و بکاستاپها به عنوان سدهای ایمنی مکانیکی عمل میکنند؛ در شرایطی که بار به سمت عقب جابهجا شود، این موانع فیزیکی از خروج و سقوط محموله از سطح قفسه جلوگیری مینمایند. این ادوات در مجاورت راهروهای تردد، حیاتیترین لایه حفاظتی در برابر ریزش کالا از قفسههای انبار محسوب میشوند.
برای تضمین عملکرد پایدار، جنس و ضخامت استاپها باید متناسب با وزن واقعی پالت و پروفایل ضربههای وارده انتخاب گردد و اتصالات با گشتاور استاندارد سفت شوند تا در برابر شوکهای ناگهانی نیز مانع از سقوط بار از طبقات قفسه گردند.
مکانیابی دقیق (ارتفاع و فاصله از لبه تیرک) باید با الگوی بارگیری و تخلیه (LARC) و مسیر حرکت لیفتراک هماهنگ شود. در دهانههای با تردد بالا، تلفیق استاپ با پنل یا تور محافظ پشتی، سیستم جامع پیشگیری از ریزش کالا را تکمیل میکند.
بازرسی دورهای انحراف، شلشدگی اتصالات و آثار خوردگی، همراه با جایگزینی فوری اجزای معیوب و نصب نشانگرهای دیداری بر لبه عقبی قفسه، کارایی سیستم مهار را افزایش داده و ریسک سقوط کالا در محیط انبار را بهصورت قابلاندازهگیری کاهش میدهد.
اگر به این موضوع علاقه دارید، حتماً نصاب قفسه فلزی چه مهارت هایی باید داشته باشد؟ را بخوانید.
6. بهکارگیری محافظ ستون، ریل راهنما و آینههای دید برای ورود مستقیم و بدون ضربه لیفتراک
برخوردهای متناوب و کمدامنه، از عوامل شایع وقوع حوادث ریزش محمولهها از سازههای قفسهبندی محسوب میشود. با بهکارگیری ضربهگیرهای ستونی جهت جذب و اتلاف انرژی ناشی از تصادم، نصب ریلهای هدایتگر برای تضمین هممحوری صحیح ورود تجهیزات بالابر و همچنین تعبیه آینههای محدب با زاویه دید گسترده به منظور حذف مناطق غیرقابل رؤیت، مسیر حرکت به یک کانال روان و قابل پیشبینی تبدیل میگردد و احتمال بروز خطاهای عملیاتی ناشی از مانور کاهش مییابد. دستاورد پیادهسازی این سهگانهی ایمنی، ایجاد یک جریان ترافیکی نظارتشده است که بهصورت مؤثر و پایدار، از رخداد سقوط کالا در محیط انبار جلوگیری مینماید.
7. حذف پالتهای معیوب و ناسازگار با دهانه برای جلوگیری از سقوط کالا در انبار
هر پالت ترکخورده، دفرمه یا دارای ناسازگاری ابعادی با دهانه قفسه، بهطور ذاتی یک مخاطره عملیاتی محسوب میشود. با اجرای فرآیند کنترل کیفی در نقطه ورود و حذف بیدرنگ پالتهای غیراستاندارد، مسیرهای بالقوه برای لغزش، قفلشدگی یا جابجایی ناگهانی واحد بار مسدود گردیده و احتمال رخداد حادثه سقوط محموله در محیط انبار بهطور معناداری تقلیل مییابد.
این مداخله عملیاتی ساده و مقرونبهصرفه، یک «دستیابی سریع» در چارچوب راهبردهای پیشگیرانه سقوط کالا محسوب میشود که علاوه بر کاهش نرخ استهلاک سطوح بارگیر و آسیبهای سازهای به تیرهای قفسهبندی، کارایی فرآیند چیدمان را ارتقاء داده و ریسک سقوط کالا از ارتفاع را در نخستین نقطه از زنجیره تأمین، خنثی میسازد.
برای مطالعه بیشتر، به کارخانه تولید قفسه های فلزی سری سر بزنید.
اطلاعات جامعتری در مورد این موضوع را در قیمت قفسه فلزی پیچ و مهره ای پیدا کنید.

8. تعریف سرعتهای مرجع، زاویهی صحیح ورود و قواعد توقف لیفتراک در راهروها
میبایست عملکرد هدایت ویلچر از حالت «چالاکی شخصی» خارج شده و به یک چهارچوب نظاممند و پروتکلمحور ارتقا یابد. تعیین و اعمال سرعتهای استاندارد متناسب با عرض راهرو، تثبیت زاویه ورود بهینه به دهانه قفسه و تعریف نقاط توقف دقیق، موجب حذف ضربههای ناگهانی و ارتعاشهای مخرّب میگردد و زیرساخت لازم برای جلوگیری از سقوط محموله در محیط انبار را ایجاد میکند.
هنگامی که این دستورالعملها با آموزش عملیاتی فشرده و نشانهگذاری بصری محیطی تلفیق شوند، اشتباهات عملیاتی به حداقل رسیده و نرخ وقوع سقوط اجناس از قفسه و حوادث مرتبط با آن در فضای انبار بهطور محسوسی کاهش خواهد یافت.
9. مهار ثانویه با تور ایمنی یا پنل مش
تورهای محافظ با جذب انرژی دینامیکی ضربات، برای معابر عابرپیاده و بارهای با وزن سبک تا متوسط گزینهای ایدهآل محسوب میشوند، در حالی که پنلهای مشبک فولادی برای بارهای سنگینتر و در مجاورت مسیرهای تردد لیفتراک، مانعی مستحکمتر ایجاد مینمایند. انتخاب سیستم مهار مناسب میبایست بر اساس پارامترهایی نظیر جرم و جنس محموله، حجم تردد در مسیر و سطح ریسک محیطی صورت پذیرد. در راهروهای با ترافیک بالا، تلفیق این سیستم با استاپرهای انتهای پالت توصیه میشود تا احتمال ریزش کالا از قفسه به حداقل ممکن تقلیل یابد.
بازرسی دورهای شاخصهایی نظیر کشش تور، یکپارچگی اتصالات پنلها و وضوح نشانههای هشداردهنده، موجب حفظ اثربخشی بلندمدت سیستم میگردد و حلقه نهایی چرخه مدیریت پیشگیری از سقوط کالا در انبار را تکمیل میکند. در عمل، این پیکربندی مهندسیشده، بهعنوان یکی از مقرونبهصرفهترین و سریعترین راهکارهای کاهش ریسک سقوط محموله در محیطهای انباری با هزینه مالکیت بهینهشده شناخته میشود.
10. آموزش سناریومحور رانندگان و نظام گزارش
اجرای آموزشهای هدفمند مبتنی بر محتوای بصری (شامل ویدئوهای موجز، نمایشهای عملی در محیط کار و شبیهسازیهای زاویه ورود) در کنار تمرینهای عملی تکراری، الگوهای رفتاری صحیح را در حافظه عضلانی اپراتورها نهادینه میکند و زیرساخت لازم برای پیشگیری از رخداد سقوط کالا در محیط انبار را ایجاد مینماید. موازی با این رویکرد، استقرار سیستم ثبت و تحلیل رویدادهای «Near Miss» (حوادث نزدیک) از طریق فرمهای ساده و ناشناس، دادههای عینی برای بهینهسازی فرآیندها، بازطراحی نشانههای دیداری و بازآموزی اصول چیدمان و طبقهبندی کالا فراهم میآورد تا اشتباهات پیش از تبدیل شدن به حوادث جدی، شناسایی و کنترل گردند. تلفیق مستمر این دو رکن – آموزش مبتنی بر سناریو و تحلیل نظاممند رویدادهای نزدیک – به کاهش قابلتوجه نرخ سقوط کالا از قفسههای انبار منجر شده و انضباط ایمنی را از سطح توصیههای کلی به روال روزانه قابلاندازهگیری و ممیزی ارتقا میبخشد.
پرسشهای پرتکرار درباره روشهای جلوگیری از سقوط کالا در انبار

ارتفاع مجاز قفسه در انبار چقدر باشد؟ «بادخور ایمن» چند سانتیمتر است؟
ارتفاع استقرار قفسهها میبایست بر مبنای ظرفیت تحمل هر دهانه، ابعاد پالتها و مشخصات فنی لیفتراک مورد استفاده تعیین گردد؛ اعمال یک «ارتفاع ثابت» برای کلیه انبارها رویکردی صحیح نمیباشد. به منظور پیشگیری از ریزش کالا، عموماً یک فاصله ایمنی عمودی معادل ۷ تا ۱۰ سانتیمتر بین سطح فوقانی بار و تیر افقی قفسه بالایی در نظر گرفته میشود تا از برخورد دکل لیفتراک و محموله با تیر در حین عملیات بارگیری و تخلیه جلوگیری شود. در مواردی که کالا دارای ساختار شکننده است یا تردد در راهروی انبار زیاد میباشد، توصیه میشود این فاصله ایمنی با احتیاط بیشتری افزایش یابد. همچنین پس از هرگونه تعدیل در ارتفاع تیرهای قفسه، الزامی است محاسبات ظرفیت مجدداً انجام شده و برچسبهای نشاندهنده ظرفیت به روزرسانی گردند تا ریسک سقوط محموله از قفسه به حداقل ممکن کاهش یابد.
تور ایمنی بهتر است یا پنل مش فولادی برای جلوگیری از سقوط کالا؟
پاسخ به الزامات عملیاتی وابسته است. در معابر عابرپیاده و مناطق با بارگذاری سبک تا متوسط، شبکههای جاذب انرژی بهعنوان سد ایمنی، گزینهای بهینه جهت جلوگیری از ریزش محمولهها در محیطهای انباری محسوب میشوند. در مجاورت خطوط تردد لیفتراک یا در مواجهه با بارهای سنگین، پانلهای مشبک فولادی، مانعی با صلبیت و پایداری ساختاری بالاتر ارائه میدهند. برای راهروهای با تردد بالا و عملیات فشرده، پیکربندی ترکیبی پانل و تور به همراه «توقفکننده پالت» (استاپ پشتپالت)، چیدمانی اطمینانبخشتر ایجاد میکند تا خطای انسانی اپراتور منجر به حادثه ریزش کالا نگردد.
خطکشی و علائم دیداری دهانه چطور خطای ورود پالت را کم میکند؟
نشانهگذاری در این سیستم مبتنی بر اصولی مینیمال و کاربردی است: یک «خط محوری» برای تراز دقیق پالت، یک «خط توقف» جهت حفظ فاصله ایمن از ستونها، و کدبندی رنگی برای شناسایی دهانههای ذخیرهسازی با سطوح مختلف ظرفیت و درجه ریسک. این نشانههای بصری، نقاط ورود و عمق مجاز دسترسی را به اپراتور مشخص نموده، موجب روانسازی مانورها شده و احتمال برخورد، گیرکردن پالت و ریزش بار از قفسه را به حداقل میرساند. جهت افزایش اثربخشی، استفاده از نوارهای شبرنگ و نیز نصب پلاکاردهای نشانگر ارتفاع مجاز در مجاورت دهانهها توصیه میشود. همچنین ضروری است که وضوح و خوانایی کلیه علائم، در بازههای زمانی سهماهه مورد بازرسی و ممیزی قرار گیرد.
برای یادگیری پیشرفته، به قیمت هر متر قفسه فروشگاهی مراجعه کنید.
در این مقاله راهنمای خرید قفسه فروشگاهی – انتخاب بهترین قفسه فروشگاهی اطلاعات مفیدی آمده است.
توصیه میکنیم حتماً مقاله 6 اشتباه در قفسه بندی راک که نباید مرتکب آنها بشوید را مطالعه کنید.
جمعبندی
ریزش محمولهها در فضای انبار عموماً حاصل یک اشتباه فاحش منفرد نیست؛ بلکه پیامد تجمع بینظمیهای جزئی متعدد در فرآیندهای طراحی قفسهبندی، استقرار بار، تردد تجهیزات حمل درونانباری و برنامههای نگهداری پیشگیرانه است. با استانداردسازی کیفیت پالت و بستهبندی از نخستین نقطه ورود، تنظیم دقیق فواصل آزاد (بادخور) و حداکثر ارتفاع مجدد چیدمان، و نیز استقرار تجهیزات حفاظتی ثانویه نظیر تورهای ایمنی یا پانلهای مشبک در مجاورت گذرگاههای پرتردد، بستر لازم برای مهار ریزش کالا در انبار فراهم میآید.
این تمهیدات در کنار یکدیگر سبب میشوند حتی در صورت وقوع ضربه یا اختلالی ناگهانی، رویداد به ریزش محموله از قفسه منجر نگردد. از طریق استانداردسازی فرآیندها، برچسبگذاری ظرفیت مجاز هر سلول انباری، و شفافسازی پروتکلهای رفتاری اپراتورها (شامل سرعت مجاز، زاویه صحیح ورود به ردیفها و نقاط توقف تعریفشده)، «ریسکهای پنهان» از زنجیره عملیات حذف شده و پیشگیری از سقوط کالا از سطح توصیه به یک رویه الزامی و سیستماتیک ارتقا مییابد.


